اسرار کلی حج و عمرهعبادت، فلسفه آفرینش انسان است و اگر با شرایط و آدابش انجام شود، رابطه ایمانی و عبودیت انسان با خدا را تحکیم میبخشد. نتیجه مثبت عبادت همان «تقوا» است که روح و قلب عبادت است و عبادت بیتقوا، پیکری بیجان است. همه عبادتها از جمله حج، از همین رمز و راز برخوردارند و با تأمین روحیه تعبد و تسلیم، سیر انسان را هماهنگ با مجموعه هستی در مسیر هدف خلقت و کمال وجود، تنظیم میکنند. برای روشن شدن این هدف و بهره نهفته در حج، باید در برابر یکایک برنامه حج درنگ و تأمّل داشت. ۱ - بازگشت به اصل و ریشهکعبه نشانههایی از بهشت دارد؛ از روایات چنین بر میآید که «حجرالاسود» از بهشت نازل شده و کعبه نیز مکانی بوده که در آنجا خیمهای بهشتی برپا شده و منطقه حرم، درخشش عمود آن خیمه بوده است. حج و زیارت کعبه، یاد آور بازگشت انسان به بهشت موعود است؛ همان گونه که در صحنه قیامت مردم گروه گروه در موقف حساب و محضرخداوند حاضر میشوند: و لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مرة؛ در حالی که فارغ از عناوین و تشخصات، خاشع و فروتن و در انتظار رحمت پروردگار هستند: وجوه یومئذ ناضرة الی ربها ناظرة. در زیارت کعبه حاجیان ازهر سو گروه گروه، لبیکگویان به مقصد نزدیکتر شده و با وصول به آن، پروانهوار به گرد آن میچرخند. ۲ - ایجاد دارالسلام و شهر امنهمان گونه که بهشت دارالسلام است و واردشوندگان به آن در امنیت کامل هستند: ادخلوها بسلام آمنین. کعبه، نیز خانه امن و واردشوندگان به آن در امنیت هستند و من دخله کان آمنا. حضور حاجی و معتمر در کنار کعبه جلوهای از حضور موحدان در دارالسلام الهی است. ۳ - تقویت روح عبادیمعرفت و توجه به خداوند و پرستش او، بستر همه کمالات و غایت خلقت است: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون و نیز: اعبدوا ربکم الذی خلقکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون. بنابراین عبادت، زمینه ساز تقوا پرهیزگاری و آن هم موجب جلب رحمت الهی و تقرب به خداوند است. هر عبادتی دارای خصوصیاتی است که به انسان در مسیر کمال و قرب الهی مدد میرساند. حج بدان جهت که جامعترین عبادتها است، خواص دیگر عبادتها را نیز در خود دارد. از همین رو رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به شخصی که با انفاق کردن خواهان رسیدن به فضیلت حج بود، فرمود: «فلو اباقبیس لک ذهبة حمراء انفقته فی سبیل الله ما بلغت ما یبلغ الحاج» و در جمله دیگرفرمود: «انی لک ان تبلغ مابیلغ الحاج.» صاحب جواهر در آغاز کتاب الحج مینویسد: «الذی هو من اعظم شعائر الاسلام، وافضل ما یتقرب به الانام الی الملک العلام لما فیه من اذلال النفس و اتعاب البدن و هجران الاهل و االتغرب عن الوطن و رفض العادات و ترک اللذات و الشهوات و المنافرات و المکروهات و انفاق المال و شد الرحال و تحمل مشاق الحل و الارتحال و مقاساة الاهوال و الابتلاء بمعاشرة السفله و الانزال». پس هر آنچه که در عبادات بدنی و اخلاقی و ریاضتهای نفسانی وجود دارد، در حج حاصل است. ۴ - حج و غفلت زداییخودشناسی مقدمه خداشناسی است: «من عرف نفسه فقد عرف ربه». از جمله ویژگیهای حج، فراهم ساختن زمینه برای خود شناسی است. انسان در زندگی خود نوعا اسیر روزمرگی شده و به آنچه در اطراف او میگذرد. عادت میکنند؛ از همین رو از حقایق و واقعیات دیگر حیات خود غافل میشود. گسستن او از شرایط عادی و روزمره زندگی، این موقعیت را برای انسان فراهم میسازد تا در خود و پیرامون خود، ملاحظهای داشته باشد و از غفلت خارج شود. مگر نه این است که: و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا و مگر نه آن است که: الهاکم التکاثر حتی زرتم المقابر. «حج» دل کندن از وابستگیهای معمول و وارد شدن به فضای دیگر است تا در آن شرایط، آدمی خود را بیابد و آن گاه به خدا برسد. مناسک حج از احرام تا تقصیر و از عرفات تا جمرات، مرحله به مرحله بتهای درون و بیرون را فرو میریزد و قید تعلقات را میشکند تا او به زیارت نایل آید. ۵ - تقویت روح تعبد و تسلیمانسان ممکن است در برابر فرمان و خواست خداوند، یکی از حالتهای زیر را داشته باشد: ۱. از فرمان او سر بتابد و به خواست او راضی نباشد. ۲. فرمان خداوند را گردن نهد؛ ولی دل او تسلیم نباشد. ۳. فرمان او را کاملا اطاعت کند و در برابراو کاملا تسلیم باشد. آنچه مورد توصیه خداوند و انبیای الهی است، حالت سوم است: و لکل امة جعلنا منسکا لیذکروا اسم الله علی ما رزقهم من بهیمة الانعام فالهکم اله واحدد فله اسلموا و بشر المخبتین. و من احسن دینا ممن اسلم وجهه لله و هو محسن و اتبع ملة ابراهیم حنیفا و اتخذ الله ابراهیم خلیلا. خداوند حضرت ابراهیم را به همین ویژگی معرفی میکند: ما کان ابراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما و ما کان من المشرکین. و آن حضرت فرزندانش را به همین خصلت وصیت میکند: و وصی بها ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنی ان الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن الا و انتم مسلمون. مناسک حج از آغاز تا انجام برنامههای کار ساز برای ارتقای مؤمن حجگزار به درجه تسلیم است. وادار کردن نفس به انجام اموری که بر خلاف عادات انسان است (مانند کندن لباسها و پوشیدن دو جامه احرام و دوری از محرمات احرام) و به جا آوردن کارهایی که نفس انسان ازآن لذت نمیبرد؛ بلکه چه بسا معنای آن را نمیداند (مانند: سعی و هروله، رمی جمرات و …)، روح تسلیم را در حاجیان تقویت میکند؛ به گونهای که معمولا قبل از حج و پس از آن تغییراتی را در رفتار و روحیات آنان میتوان مشاهده کرد. تسلیم _که سکوی مهمی برای نیل به تکامل و طی مراحل آن است_ برآیند مجموعه اعمال حج است که در یکایک مناسک میتوان آن را ملاحظه کرد. از میقات تا احرام، از محرمات احرام تا واجبات آن، از شرایط طواف تا مبطلات آن، از آداب طواف تا مکروهات آن، از سعی تا تقصیر، از عرفات تا مشعر، از مشعر تا منا و قربانی و … جملگی این فلسفه مهم را در خود دارند. ۶ - پانویس۷ - منبعمعاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۳۷، برگرفته از مقاله «اسرار کلی حج و عمره». |